از پدیده های پارانرمال (فراطبیعی) به عنوان پدیده هایی که ظاهراً نظم طبیعی جهان را نقض می کنند یاد میشود. پدیده های که بروز آنها با قوانین بنیادی معیّنی که بر جهان حاکم اند ناهمخوانی دارد. از آنجا که قوانین طبیعت، واقعیت جهان را برای ما تعریف میکنند هر چیزی که ناقض آنها باشد اساساً ناممکن به نظر می رسد. آنچه که سبب عجیب به نظر رسیدن این پدیده ها می شود این است که ظاهراً آنها از نظر فیزیکی ناممکن اند. میلتون روتان فیزیکدان می گوید: هر آنچه که اصول فیزیکی را نقض کند ناممکن است. کسانی که وقوع واقعیت پارانرمال را می پذیرند معتقدند هیچ چیزی ناممکن نیست. آنها در اثبات ادعای خود نمونه هایی در تاریخ علم را شاهد می آورند. مثلاً اینکه بسیاری از چیزهایی که دانشمندان زمانی ناممکن در نظر می گرفتند اکنون واقعی به نظر می رسند. برای سالیان دراز ، جامعهء علمی وجود شهاب سنگ را ناممکن می دانست. مثلاً لاوازیه استدلال میکرد که سنگ ها نمی توانند از آسمان فرو افتند چون چیزی در آنجا نیست. توماس جفرسون نیز پس از خواندن گزارش دو استاد هاروارد چنین بیان کرد ((من فرو افتادن دو استاد یانکی از آسمان را ممکن تر از افتادن سنگ ها باور میکنم)) . معتقدان به پدیده های پارانرمال بر این نکته پا می فشارند که لاوازیه و جفرسون توسط علم کور شده بودند. در دیدگاه آنان جایی برای سنگ هایی که از آسمان می افتند وجود نداشت، پس آنها از پذیرش واقعیت شهاب سنگ ها سر باز می زدند. از دید این گروه، بسیاری از دانشمندان امروز، از همین کوته نظری رنج میبرند، آنان قادر به دیدن چیزی ورای نظریات تنگ نظرانه دست پروردهء خود نیستند!
نظرات شما عزیزان: